جدول جو
جدول جو

معنی سنبه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

سنبه کردن
مغزلٌ
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سنبه کردن
Pin
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سنبه کردن
épingler
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سنبه کردن
ピンで留める
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سنبه کردن
heften
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
سنبه کردن
прикріпити
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سنبه کردن
przypiąć
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
سنبه کردن
固定
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
سنبه کردن
prender
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سنبه کردن
appuntare
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سنبه کردن
sujetar
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سنبه کردن
vastzetten
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
سنبه کردن
raptiyelemek
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سنبه کردن
पिन करना
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به هندی
سنبه کردن
menyematkan
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سنبه کردن
핀으로 고정하다
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
سنبه کردن
לדפוק
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به عبری
سنبه کردن
پن کرنا
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به اردو
سنبه کردن
পিন করা
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
سنبه کردن
ติด
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
سنبه کردن
прикреплять
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به روسی
سنبه کردن
kusimamisha
تصویری از سنبه کردن
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنبه کردن
تصویر پنبه کردن
رشته ای را باز کردن و به صورت پنبه درآوردن، کنایه از پراکنده کردن، متفرق ساختن، برای مثال پنبه کنم لشکرشان را چنان / کز تنشان پنبه شود استخوان (امیرخسرو - مجمع الفرس - پنبه کردن)، کنایه از نرم کردن، کنایه از عاجز کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنبل کردن
تصویر سنبل کردن
کاری را سرسری انجام دادن و از سر وا کردن
فرهنگ فارسی عمید
(وَ عَ)
کنایه از گریختن و گریزانیدن. (برهان قاطع) (فرهنگ خطی). واریشتن. رشته را باز کردن بصورت پنبه، پریشان و پراکنده ساختن و متفرق گردانیدن. (برهان قاطع). متفرق کردن. (فرهنگ خطی) :
رای تو پنبه کرد سر بوالفضول را
کآگنده بود گوش قبول از ندای ملک.
اثیر اخسیکتی (از آنندراج).
پنبه کنم لشکرشان را چنان
کز تنشان پنبه شود استخوان.
امیرخسرو.
، کنایه از خاموش کردن. (برهان قاطع) :
چون بیاید مر ورا پنبه کنید
هفته ای مهمان باغ من شوید.
مولوی.
، دفع و محو کردن. (برهان قاطع) :
چو خواجه را اجل از ملک پنبه خواهد کرد
چه اعتبار ز پشمی که در کلاهش نیست.
اوحدی.
، منکر شدن. (برهان قاطع) (فرهنگ خطی) :
نیش در آن زن که ز تو نوش خورد
پشم در آن کش که ترا پنبه کرد.
نظامی.
، عاجز گردیدن. (برهان قاطع). عاجز گردانیدن. (فرهنگ خطی) ، نرم ساختن. (غیاث اللغات) ، نومید کردن:
از خود مکنم پنبه از آن پیش که پشم
این پنبۀ ناز برکشد از گوشت.
رزخالی سرخسی (از لباب الالباب ج 1 ص 219)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
در تداول عوام، سرسری انجام دادن کاری را. اجرای امری بطور سطحی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
سهل کردن آسان کردن، پاک کردن خالی کردن، اطلس کردن ستردن نقش و نگار، ستردن موی، چیزی را از چیزی جدا کردن مثلا طلا را از نقره و عسل را از موم
فرهنگ لغت هوشیار
جان بخشیده به زندگی بازگرداندن حیات بخشیدن احیاء، از تنگدستی و فقر بیرون آمدن سامان دادن به کار کسی. زنده کننده احیا کننده محیی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسنده کردن
تصویر بسنده کردن
بسنده کردن بر به. راضی شدن خشنود شدن، اکتفا کردن کفایت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنبل کردن
تصویر سنبل کردن
سرسری انجام دادن کاری را اجرای امری به طور سطحی
فرهنگ لغت هوشیار
گریختن، گریزانیدن پراکنده ساختن متفرق گردانیدن پراکنده ساختن متفرق گردانیدن، خاموش کردن، دفع و محو کردن، منکر شدن، عاجز گردیدن، عاجز گردانیدن، نرم ساختن، نومید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه کردن
تصویر پنبه کردن
((~. کَ دَ))
گریختن، پراکنده ساختن، خاموش کردن، منکر شدن، عاجز گردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لابه کردن
تصویر لابه کردن
التماس کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بسنده کردن
تصویر بسنده کردن
اکتفا کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
چیره شدن
فرهنگ واژه فارسی سره